بدون عنوان
ناهارو تو دامن طبيعت خورديمو رفتيم خونه تا وسايلمون جمع كنيم بريم كرج خونه خاله مامان چون هوا خيلي گرم بود شما لخت شدي ...
نویسنده :
مامان و بابا
14:16
جواهر ده
قبل رفتن به جواهر ده تو حياط مجتمع يكم تاب بازي كردي و بعدش پيش به سوي جواهر ده چقد شيريني تو پسر ...
نویسنده :
مامان و بابا
14:12
تله كابين
عصري بعد از استراحت رفتيم تله كابين سوار شديم كلي بهمون خوش گذشت فقط برگشتني يه دو ساعتي تو صف بوديم و من يكم كلافه شدم ...
نویسنده :
مامان و بابا
13:53
بدون عنوان
بعد از برگشتن از كاخ موزه ناهار خورديم رفتيم ساحل وقتي بابايي شمارو برد تو آب ترسيدي بعد نشونديمت تو ساحل چون خيس بود شن ها ميچسبيد به پاهات پاهاتو جمع ميكردي مثل اينكه چندشت ميشد يكم كه گذشت عادت كردي و مشغول بازي با صدفا شدي ...
نویسنده :
مامان و بابا
13:49
بدون عنوان
عصر جمعه 8 شهريور رسيديم رامسر صبح شنبه من حسابي تيپ زدم تا بريم كاخ موزه رامسر اينجا كاخ موزه است انقد جميعت زياد كه ساختمون ديده نميشه بلوار معلم ...
نویسنده :
مامان و بابا
13:39
بدون عنوان
شما تو ماشينم دست از گرد گيري ور نميداشتي فدات بشم كه انقد با سليقه اي ...
نویسنده :
مامان و بابا
13:32