علي كياعلي كيا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

دفترچه خاطرات علی کیا کوچولو

من متولد ۲۵خرداد ۹۱ ام

بازي با جارو برقي

نميدونم اين چه علاقه اي كه به جارو برقي داري هر وقت ميبيني زودي ميگيري دستت و اين ور اون ور ميكشي دنبال خودت و صداي جارو رو در مياري ميگي اووووووووووووووووووووو فرشو به زور بلند ميكني تا زيرشو جارو بكشي   ...
4 مهر 1392

بدون عنوان

ديشب بابايي به مناسبت سالگرد ازدواجشون شام بردتمون سوپر استار منم قبل اينكه غذا آماده شه با بابا رفتم سرسره سواري حسابي كيف كردم بعد خوردن شام رفتيم خونه بابارضا تا كيكي كه مامانم تدارك ديده بود و به اتفاق بخوريم ...
2 مهر 1392

بدون عنوان

آقا پسرمون از پله ها نزول ميفرمايند به تازگي به چه قشنگي !! باشد كه صعود فرمايند به همين زودي ! آآآآميييين ...
29 شهريور 1392

بدون عنوان

كلماتي كه علي كيا تا به امروز ياد گرفته: مامان-بابا-داي داي(دايي) ماه-اوما(خرما)-اينه(عينك) دد(در در)-باي باي وقتي ميريم بيرون زودي ماه و پيدا ميكني و نشون ماماو بابا ميدي وقتي ماهي رو ميبيني دهنت و باز و بسته ميكني وقتي ميري به سمت چيزي كه نبايد بري ميگي نه نه نه... قربونت برم لباسارو از تو كمد در مياري و بعدش ميذاري سر جاش و در كمد ميبندي  ميري سمت DVDو ميگي ناناي  وقتي چايي يا اتو و غذاي داغ و آتيش ميبيني ميگي جيس خلاصه شيطون بلا شدي پسرم ...
26 شهريور 1392