دفترچه خاطرات علی کیا کوچولو

من متولد ۲۵خرداد ۹۱ ام

نی نی وبلاگ > این وبلاگ > آرشیو مطالب > نوشته های مامان و بابا

بدون عنوان

يه چند روزي ميگيري از مبلا و راه ميري البته تنبل خان هم سناي تو بدون كمك راه ميرن تو يكم زيادي محتاطي ...

نویسنده : مامان و بابا

0:27

26 شهريور 1392

168 0 1 ادامه مطلب

بدون عنوان

پري روز سه تايي باهم رفتيم پارك شما داشتي تاب بازي ميكردي كه يهو صداي اذان شنيدي و زودي دستاتو بردي دم گوشت و شروع كردي به اذان گفتن البته به سبك خودت ...

نویسنده : مامان و بابا

0:03

26 شهريور 1392

169 0 0 ادامه مطلب

بدون عنوان

ديشب بله برون و عقد داي داي بود ساعت 9 بودرفتيم خونه عروس خانم ولي شما يكم بد خلقي كردي منو بابايي مجبور شديم شمارو ببريم پيش عمه تا اذيت نكني مراسم خوب بود و داييم قاطي مرغا شد ...

نویسنده : مامان و بابا

14:27

20 شهريور 1392

201 0 1 ادامه مطلب