حرف و حديث هاي پسركم
مامان:علي كيا ميخواي يه خواهر يا يه برادر داشته باشي؟ علي كيا:نه مامان ميخوام خالي بمونم علي كيا:خانم معلم مامانم مياد دنبالم معلم حواصش نيست علي كيا:خانم معلم باشمام مثل مجسمه نگاه نكنين نميدونين من حساسم مامان و بابارو ميبوسي بعد ميگي مامان تورو محكمتر ميوسم آخه بابا ريشاش ميره تو صورتم علي كيا در حال تماشاي فيلم:مرده تو فيلم عصباني ميشه و علي كيا ميگه وقتي كسي عصباني ميشه ميگن دندون رو جيگر بذار وفات امام رضا بود كه گفتي حوصله ام سر رفتي بريم پارك بادي تويي (پارك سر پوشيده) رفتيم و ترانه هاي بچگانه گذاشته بودن برگشتي ميگي مامان وفات اينا آهنگ گذاشتن چند...
نویسنده :
مامان و بابا
18:20
يه سفربه یاد موندنی
پل معلق مشگين شيخ صفي فندقلو حيران هتل آپارتمان(تالش) گيسوم جاده زيباي اسالم -خلخال ...
نویسنده :
مامان و بابا
12:52
حركات نمايشي پشت فرمون
من وبابارضا و قايق سواري
پسري ما تيپ زده
يه شب خوب تو بستني بي تا
منو اين همه فرانكلين
آب بازي تو محل كار بابايي
پنج شنبه موقع برگشتن از مهد رفتيم محل كار بابا و ديداري تازه كرديم آخه مامان يه مدتي تو بيمارستان مشغول كار بوده و خاطرات خوبي از اونجا و همكارا داره شما هم كه دم رو غنيمت شمردي و موقع برگشتن تو حياط آب بازي كردي ...
نویسنده :
مامان و بابا
12:52