علي كياعلي كيا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

دفترچه خاطرات علی کیا کوچولو

من متولد ۲۵خرداد ۹۱ ام

تولد خاله اوبا

تو اين چند روز حسابي بهمون خوش گذشت آخه عمه پروانه و صفا جون با استفاده از اصل غافلگيري وكاملإ سر زده از تهران اومدن خونه بابارضا اينا ما هم تولد طوبارو دو روز زودتر گرفتيم كه عمه اينا هم باشن امروز كه عمه اينا راهي تهران شدن بالافاصله خاله منيره اينا با استفاده از همون اصل از كرج اومدن خونه بابارضا اينا چه برو بيايي شده اين روزا شما هم كه حسابي خوش به حالت اميدوارم هميشه لبت خندون ودلت شاد باشه پسر عسلم   ...
4 بهمن 1392

خانه دوست

من دلم میخواهد خانه ای داشته باشم پر دوست   بر درش برگ گلی میکوبم روی آن با قلم سبز بهار مینویسم خانه دوستی ما اینجاست تا که سهراب نپرسد دیگر خانه دوست کجاست ...
1 بهمن 1392

جشن تولد اميرعلي

  ديروز جشن تولد اميرعلي پسر دوست خاله اسما بود مامان و علي كيا هم دعوت بودن به شما كه حسابي خوش گذشت رقصيدي از پله ها بالا پايين رفتي كليم چيز ميز خوردي راستي يادم رفت بنويسم همش با دست ميزدي رو سراميكا و ميگفتي مامان لوزي آخه سراميكا شكل لوزي بودن قربونت برم كه انقد دقيق و باهوشي ماشاا... به گل پسرمون   ...
1 بهمن 1392

خودم بلدم

پسر گلم يه چند وقتي ياد گرفتي نارنگي رو چطور پوست بكني انقدم با سليقه اين كارو ميكني پوست نارنگي رو زمين نميريزي اصلأ بعد تموم شدنم ميدي بابا يا مامان خودت نميخوري ...
22 دی 1392

يه روز سرد زمستوني

ديروز با بابارضا اينا و خانواده عمو بهنام(دوست بابا رضا) رفتيم طبيعت گردي هوا سرد بود اتيش روشن كرديمو دورش جمع شديم شما هم كه حسابي ذوق كرده بودي و همش اينور اونور ميرفتي و كسي جلو دارت نبود ...
20 دی 1392