علي كياعلي كيا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

دفترچه خاطرات علی کیا کوچولو

من متولد ۲۵خرداد ۹۱ ام

وقتي مامان خياط ميشه

  كوچولويم كوچولو صورتم مثل هلو قد و بالام كوتاه چشم و ابروم سياه مامان خوبي دارم خيلي دوسش ميدارم ميشينه توي خونه ميدوزه دونه دونه ميپوشم خوشگل ميشم مثل يه دست گل ميشم ...
22 بهمن 1392

نورافشاني

ديشب مامان و بابا و عمه تصميم گرفتيم شمارو ببريم واسه تماشاي نورافشاني اولش يكم ترسيدي بعدش خوشت اومد بعد نورافشانيم رفتيم كباب اسكرا خورديم حسابيم چسبيد ...
22 بهمن 1392

تولد عمه جون

ده بهمن تولد عمه جون بود مامان تصميم گرفت عمه رو غافلگير كنه واسه خاطر همين بدون اينكه عمه بويي ببره كيك و ژله و آش دوغ درست كرد و يه چند نفر از فاميل هم دعوت كرد به صرف عصرونه  بعد از كمي كپ و گفت آهنگ تولد گذاشتيم و كيك آورديم عمه حسابي غافلگير شده بود و زبونش بند اومده بود كليم دلخور شد كه چرا به زحمت افتاديم شما هم كه نذاشتي يه عكس درست حسابي ازت بگيريم شيطون ...
15 بهمن 1392

عروسك بچگياي عمه

ديشب شام خونه مامان ريزه(مامان بابايي) مهمون بوديم بعد شام عمه عروسك بچگياشو آورد داد دست شما‚ شما هم كلي ذوق كردي اين عروسك مال حدودأ 35 سال پيش آفرين به عمه جون كه انقد با سليقه است ...
13 بهمن 1392