علي كياعلي كيا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

دفترچه خاطرات علی کیا کوچولو

من متولد ۲۵خرداد ۹۱ ام

بدون عنوان

1392/5/2 17:57
نویسنده : مامان و بابا
150 بازدید
اشتراک گذاری


از آفتاب گردان بياموز

گل افتابگردان رو به نور ميچرخد و آدمي رو به خدا ما همه آفتابگردانيم اگر آفتابگردان به خاك خيره شود و

به تيرگي ديگر آفتابگردان نيست آفتابگردان كاشف معدن صبح است و

با سياهي نسبتي ندارد اينها را گل آفتابگردان به من گفت و من تماشايش ميكردم كه خورشيد كوچكي

بود در زمين كه هر گلبرگش شعله اي بود و دايره اي داغ در دلش ميسوخت

آفتابگردان به من گفت وقتي دهقان بذر آفتابگردان را ميكارد مطمئن است كه او خورشيد را پيدا خواهد

كرد آفتابگردان هيچ وقت چيزي را با خورشيد اشتباه نميگيرد اما انسان همه چيز را با خدا اشتباه ميگيرد

آفتابگردان راهش را بلد است و كارش را ميداند او جز دوست داشتن آفتاب و فهميدن خورشيد كاري

ندارد او همه زندگيش را وقف نور ميكند در نور بدنيا ميايد و در نور ميميرد نور ميخورد و نور مي زايد

دلخوشي آفتابگردان تنها آفتاب است آفتابگردان با آفتاب آميخته است و انسان با خدا

 بدون آفتاب آفتابگردان ميميرد و بدون خدا انسان

او ادامه داد:روزي كه آفتابگردان به افتاب بپيوندد ديگر آفتاب گردان نخواهد ماند و روزي كه تو به خدا

برسي ديگر تويي نمي ماند

من فاصله هايم را با نور پر ميكنم تو فاصله هارا چگونه پر ميكني؟

آفتابگردان اين را گفت و خاموش شد گفت وگوي منو آفتابگردان نا تمام ماند او در آفتاب غرق شده بود

جلو رفتم و بوييدمش بوي خورشيد ميداد آخرين صحبتهايش هنوز در گوشهايم طنين انداخته بود

 نام آفتبگردان همه را به ياد آفتاب مي اندازد

نام انسان آيا كسي را به ياد خدا خواهد انداخت؟

آنوقت بود كه شرمنده از خدا رو به آفتاب گريستم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)