كودك شيرين من
كودك شيرين من 
تازگيا ياد گرفتي حلقه مامان دستت ميكني و ميگي خوشگل شدم
شيرين كاريات و شيرين زبونيات انقد زياد شده كه نگو
غذارو ميخوري و ميگي مامان خيلي خوشمزه بود خيلي منوك
وقتي از خواب بيدار ميشي و دست و صورتت ميشورم ميگي
مامان خوبي دارم خيلي دوسش ميدارم وقتي كاري دوس داري
انجام بدي ميگي علي كيا دوس داره عالمه
داشتيم با هم توپ بازي ميكرديم و توپ خورد صورتت يهو گفتي
مامان نزن صورتم مثل هلو بخورم اون صورت مثل هلو تو
خاله طوبا چندتا عدد كره اي بهت ياد داده انقد خوب ميگي
عاشق آهنگ شرشر بارون علي لهراسبي هستي مياي ميگي
مامان موسيقي بذار شرشر بارون
چند شب پيش ساعت 11 شب بود وقت خواب شما بابا خواست
توپتو شوت كنه گفتي بابا شوت نكن وقت خواب
بعضي وقتا بابايي ناخنك ميزنه به غذا ميگي بابا با دست نه با قاشق
ازت ميپرسيم اسم كشورمون چيه؟ميگي ايران
اون روز بابا خواب بود من يه اسباب بازي صدا دار بهت دادم تا عكس العملتو
ببينم گفتي مامان بابا خواب قربون فهم و شعورت
مامان و بابا عاشقتن
