سلام بابا
تازگيا ياد گرفتي در و ميبندي رو مامان و من در ميزنم و
شمادر باز ميكني و ميگي سلام مهمون بعدشم دست
ميدي باهام امروز ظهر كه بابا از سركار اومد در باز كردي
با صداي بلند گفتي سلام بابا بعد چند دقيقه ام گفتي
خشته نباشي ما هم انقد ذوق كرديم كه نگو
راستي اسم و فاميلتم ياد گرفتي وميگي
ميگيم اسمت چيه ميگي
ع’د’دي معماري
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی