پديده شانديز
يه عكس درست درمون نذاشتي ازت بگيريم ...
نویسنده :
مامان و بابا
17:39
مقبره فردوسي
مقبره نادرشاه (19 ارديبهشت)
صبح جمعه رفتيم مقبره نادر ازونجام رفتيم مقبره فردوسي و آخر سرم پديده شانديز كه مامان خيلي دوسش داره شيشليكشو نه محيطشو ...
نویسنده :
مامان و بابا
17:33
بازار رضا
صبح روز آخر رفتيم بازار رضا بابايي برات هواپيما خريد وشما شروع كردي به بازي وسط بازار آخر سرم حوصله ات سر رفت و رفتي سراغ پله برقي تا ميتونستي تو بازار شيطوني كردي اينجام رسيديم هتل و باز رفتي سر وقت هواپيما ...
نویسنده :
مامان و بابا
17:26
علي كيا و مهراد(20 ارديبهشت)
شب آخر مهراد اينام به جمع ما اضافه شدن خيلي با مزه است خدا حفظش كنه ...
نویسنده :
مامان و بابا
17:19
سفر مشهد(شب آخر)
تو عكس ساعت حوالي 1.5 بامداد (21 ارديبهشت) شما از خواب بيدار شدي وگريه ميكني داشتيم با امام رضا خداحافظي ميكرديم آخه داشتيم برميگشتيم شهرمون ...
نویسنده :
مامان و بابا
17:05
پا توكفش بابا
رفتي اون بالا چيكار؟
ميخوام كمك بابا كنم و لامپ راه پله رو عوض كنم ...
نویسنده :
مامان و بابا
17:44
با چي ميريم مشهد؟
اواخر اردیبهشت همراه عمه اينا و مامان ريز ميريم مشهد وقتي بهت ميگيم با چي ميريم مشهد؟ميگي هواكن (هواپيما) هواپيمارو كي ميرونه؟خبكان يا خبلان ميريم پيش كي؟امام زضا بهش چي ميگيم؟سلام امام زضا ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:35