از آفتاب گردان بياموز گل افتابگردان رو به نور ميچرخد و آدمي رو به خدا ما همه آفتابگردانيم اگر آفتابگردان به خاك خيره شود و به تيرگي ديگر آفتابگردان نيست آفتابگردان كاشف معدن صبح است و با سياهي نسبتي ندارد اينها را گل آفتابگردان به من گفت و من تماشايش ميكردم كه خورشيد كوچكي بود در زمين كه هر گلبرگش شعله اي بود و دايره اي داغ در دلش ميسوخت آفتابگردان به من گفت وقتي دهقان بذر آفتابگردان را ميكارد مطمئن است كه او خورشيد را پيدا خواهد كرد آفتابگردان هيچ وقت چيزي را با خورشيد اشتباه نميگيرد اما انسان همه چيز را با خدا اشتباه ميگيرد آفتابگردان راهش را بلد است و كارش را ميداند او جز دوست داشتن آفتاب و فهميدن خورشيد كاري ...