علي كياعلي كيا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

دفترچه خاطرات علی کیا کوچولو

من متولد ۲۵خرداد ۹۱ ام

بر خاك تو بوسه مي زنم ايران

یار دبستانی من ، با من و همراه منی چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه ترکه ی بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علفاش خوب اگه خوب ؛ بد اگه بد ، مرده دلای آدماش دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه کی میتونه جز من و تو درد مارو چاره کنه ؟ یار دبستانی من ، با من و همراه منی چوب الف بر سر ما ، بغض من و آه منی حک شده اسم من و تو ، رو تن این تخته سیاه ترکه بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما                             &n...
24 خرداد 1392

بدون عنوان

                             اون روز كه مامان و بابا فهميدن من بسلامتي دندون در آوردم منو بردن گردش بعدشم شام رفتيم پيتزا بوف منم منو رو گرفتم دستم تا ببينم ميشه از توش چيز به درد  بخوري واسه خودم انتخاب كنم  يا نه آخر سرم پشيمون شدمو منو رو دادم دست مامان           ...
22 خرداد 1392

علی کیا و دندونی

ديروز مامانمو عمه جونم واسم دندوني پختن منم نشوندن بغل دستشون غافل از اين كه من حسابي كنجكاومو دوست دارم به همه چي سرك بكشم تا مامان اينا به خودشون بيان من يكي از ظرفارو كله پا كردم آثارش تو عكس كاملا مشخصه   ...
21 خرداد 1392

دندون علي كيا

قند عسل ما بالاخره  5روز مونده به تولدش اولين دندونشو در آورد ماماني داشت منو ميخوابوند كه يهو ديد من دندون در آوردم داد زد و بابايي رو صدا كرد بعد از كلي خوشحالي عمه امم اومد خونمون حسابي خوشحال شد قرار فردا برام دندوني درست كنه خلاصه كل فاميل منتظر دندوناي من بودن كه بالاخره در اومد   ...
19 خرداد 1392